ترانه جاوید شعر و شاعری
نویسنده : kbb - ساعت 3:6 روز دو شنبه 30 خرداد 1390برچسب:,

رفت انکه در جهان هنر جز خدا نبود

رفت آنکه يک نفس ز خدايي جدا نبود

افسرد ناي و ساز شکست و ترانه مرد

ظلمي چنين بزرگ خدايا روا نبود

بي او ز ساز عشق نوايي نمي رسد

تا بود خود به روي هنر مايه ميگذاشت

وزاين محيط قسمت او جز بلا نبود

عمري صبا به پاي نهال هنر نشست

روزي ثمر رسيد که ديگر صبا نبود

اما صبا ترانه جاويد قرنهاست

گيرم دو روز در بر ما بود يا نبود

اي پر کشيده سوي ديار فرشتگان

چشم تو جز به عالم لاهوت وا نبود

بال و پري بزن به فضاي جهان روح

در اين قفس براي تو يک ذره جا نبود

پرواز کن که عالم جان زير بال تست

جفاي تو در تباهي اين تنگنا بود

مرهم گذار خاطر ما در عزاي تو

جز ياد نغمه هاي تو اشک ما نبود

 

فریدون مشیری

 



نظرات شما عزیزان:

د.ن
ساعت0:14---31 خرداد 1390
سلام دوست عزیز
ممنون که به من سر زدی.
شعری هم که گذاشته بودی خیلی خوب بود.
خوشحال میشم اگه باز م به من سر بزنی.


اسماعيل
ساعت4:14---30 خرداد 1390


نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: